به مناسبت روز تالابها
نویسنده: فاطمه قلی زاده
تالابها از هر نوع و در هر کجا که باشند، عملکردها و خدماتی را فراهم میکنند که همه در نوع خود بینظیر هستند. پالودن آب از هر نوع ناخالصی شامل آلایندههای شیمیایی و سمی و رسوبات، ذخیره آب، ادامه روند چرخه مواد، تغذیه آبخوانهای زیرزمینی، کنترل سیلاب، حفاظت در برابر طوفان و فرسایش و بادشکن و نهایتاً پناهگاهی برای انواع گیاهان و جانوران نقشی است که نظیر آن را در هیچ یک از اکوسیستمهای روی کره زمین بصورت یکپارچه نمیتوان یافت. این عملکرد چندگانه و گسترده از سوی دیگر اکوسیستمهای تالابی را به زیست بومهایی حساس، شکننده، غیرقابل جایگزین و تا حدی غیرقابل بازسازی تبدیل میکند. بنابراین انسان برای داشتن این زیست بومهای بیهمتا باید یاد بگیرد که همانگونه که تالاب انواع عملکردها و اجزای زنده و غیر زنده محیط زیست را در کنار یکدیگر حفظ و نگه داری میکند به عنوان عضوی از آن و نه با حقی بیشتر از بقیه اجزا در کنار آنها زندگی کند و به صلاح اوست که این زیست بومها را حفظ و حمایت کند.
تالابها نواحی از خشکی هستند که با آب شیرین و شور پوشیده شدهاند و گونههای خاصی که به زندگی در آنها سازش یافتهاند در آنها یافت میشوند. تالابها کم عمق و بستر رویش گیاهان شناور و آبزی هستند.
از آنجا که تالابها زیست بومهایی با بیشترین تولید زیستی در جهان هستند دارای ارزش زیادی برای گونهها به ویژه گونههای در معرض تهدید هستند که بدون تالابها این گونهها منقرض میشوند. علاوه برآن تالابها فیلتری برای آلودگی و رسوبات هستند. این نقش از این جنبه اهمیت مییابد که روانآبهای ناشی از آب باران غنی از آفت کشها و دیگر مواد آلاینده است.
تالابها همانند اسفنجی هستند که آب باران و سیلاب را جذب میکنند. تالابها همچنین با کمک ریشه گیاهان خود از فرسایش جلوگیری کرده و خاک را در جای خود نگه میدارد[1].
با اینکه آمار دقیقی و یکسانی از تعداد تالابهای درحال خشک شدن و از دست رفته در منابع خبری رسمی وجود ندارد(! ) اما تا میتوانیم به بررسی مصداقی تالابها و اثرات آنها بر اکوسیستم منطقهشان میپردازیم.
تالاب هامون که با نرسیدن حقآبه رود هیرمند از افغانستان به ایران از دست رفت، اکوسیستم منطقه سیستان و بلوچستان را دچار مشکلات جدی و بعضا جبران ناپذیر کرد. برای مثال، پس از مرگ هامون و شدت گرفتن خشکسالی، پوشش گیاهی منطقه به کل از بین رفت و علاوه بر به خطر افتادن تأمین علوفه دامها، خیزش ریزگردها با وزش باد و حتی عبور حیوانات افزایش یافت. از بین رفتن مشاغل پررونقی همچون صیادی و آبزی پروری و همچنین جاذبه گردشگری تالاب هامون ضربه سنگینی به اقتصاد هموطنانمان در سیستان وارد کرد. علاوه بر آن، وجود تالاب هامون موجب تعدیل دمای هوا و مهار شنهای روان میشد که اکنون زندگی مردم هیرمند، زابل، زهک، نیمروز و هامون را سختتر از گذشته کرده است.
در همین زمستان به ظاهر پربارش، تالابهای بینالمللی «آلاگل» و «آجیگل» در منطقه گنبد کاووس کاملاً خشک شدند و درصورتی که سیاستهای زیست محیطی و محافظتی تالابها از قبیل لایروبی کانالهای هدایت آب به تالاب، پیگیری حقآبه اختصاص یافته به این پهنههای آب و... ، به کمک تالاب «آلماگل» نشتابند، سومین تالاب بینالمللی نیز ازدست خواهد رفت.
تالاب هشیلان، منحصربهفردترین تالاب کرمانشاه، با افزایش بیرویه حفر چاههای غیرقانونی در اطراف، برای سومین بار خشک شده و چنانچه اقدام مناسب در راستای احیای آن و مدیریت زیست محیطی اطراف تالاب صورت نپذیرد، برای همیشه حیات خودرا از دست میدهد.
با خشک شدن تالاب هشیلان، تعادل هیدرولوژیک آب و اکوسیستم تالاب از بین رفته و مکان آن به کانون مهمی از ریزگردها در ۳۰ کیلومتری کلانشهر کرمانشاه بدل خواهد گشت.
تالاب انزلی یکی از مهمترین تالابهای کشور با عضویت در کنوانسیون رامسر در شهر انزلی واقع در استان گیلان است. به دلیل قرار گرفتن این تالاب در شهر انزلی، رشت و دریای خزر بیش از ۱۴ هزار نفر از این تالاب کسب درآمد میکنند. این تالاب مهم کشور که هر ساله مقصد کوچ پرندگان زیادی است، به دلیل تغییرات اقلیمی، ساختن موج شکن در ورودی تالاب، تغییر کاربری برای فروش زمینهای منطقه آزاد، ورود فاضلاب کشاورزی و شهری، لایروبی نکردن، عدم تخصیص حق آبه و ورود گونههای مهاجم مانند سنبل آبی[2] خشک شده است. تالاب انزلی به دلیل قرار داشتن در منطقه آزاد انزلی و جایگاه تجاری و اقتصادی بالای آن از ارزش بسیار بالایی برخوردار است و به همین دلیل عده زیادی را برای تصرف و تغییر کاربری زمینهای تالاب ترغیب میکند. برخی افراد با آتش زدن نیزارهای خشک تالاب، شعلههای عظیمی را در قلب تالاب به پا میکنند و هر ساله این تالاب تشنه، در فاصله چند متری دریا را پنجه در پنجه آتش قرار میدهند.
البته در پارهای از موارد به علت گرمای زیاد هوا در تابستان و مشتعل بودن نیزارهای خشک تالاب در صورت کوچکترین آتش سوزی، در کمترین حالت ممکن بالای ۵۰ هکتار از اراضی تالاب در آتش میسوزد. البته به دلیل نداشتن تجهیزات کافی و سختی مسیر، خاموش کردن تالاب گاهاً روزها و هفتهها زمان میبرد و در دل این نیزارها تعداد بسیار زیادی از گونههای مختلف از جمله تخمهای پرندگان میسوزند.
در صورتی که تالاب انزلی از دست برود، علاوه بر ازبین رفتن تنوع زیستی و آسیبهای جبران ناپذیر به اکوسیستم منطقه، اقتصاد مردم و حوزه گردشگری استان گیلان نیز دچار آسیبهای جبران ناپذیری میشود.