عمل نخبگانی در سطوح بالای انرژی؛ جامعه در تعادلی از پایین سطح انرژی
سومین نشست از سلسله نشستهای جشنواره خون سیاوش، با موضوع تجربۀ زیسته ظرفیتهای مهاجرت و انگیزۀ بازگشت نخبگان دوشنبه 12 آذرماه با حضور دکتر ولیزاده عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و دکتر سلیقهراد عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد.
در این نشست که در فضایی گفتگومحور برگزار شد، هر کدام از مهمانان گرامی تجارب خود از مهاجرت و بازگشت به ایران با دانشجویان را به اشتراک گذاشتند.
جنبههای مثبت مهاجرت
دکتر سلیقهراد ضمن اشاره به قرآن و سفارش دینی به مهاجرت، آن را در زمان و فضایی که محدودیت وجود دارد، برای بلوغ و تکامل الزامی دانستند. از نظر ایشان اگر کسی به حدی از رشد رسیده باشد که با هدفی مشخص برای تعالی به مهاجرت بیندیشد، این انتخاب برای او میتواند ظرفیتهای مثبتی در پی داشتهباشد. در غیر این صورت مهاجرت بیمعناست؛ زیرا پایگاه فکری و محکمی ندارد. با این حال به طور کلی تجربۀ مهاجرت میتواند منجر به اجتماعی شدن، ورود به جامعۀ حرفهای و یادگرفتن تعاملات حرفهای شود.
دکتر ولیزاده نیز در این باره تأثیرگذاری محیط جدید را در کسب تجربه از مزایای مهاجرت دانستند؛ زیرا تضادهایی که فرد در فضای جدید، خود با آنها مواجه میشود او را وادار میکند به الگوهای پیشین خود بیندیشد و در نهایت منجر به تعالی او میشود و به همین دلیل است که بزرگان و پیشینیان ما به سفر بسیار سفارش کردهاند. اگر از این زاویه به مهاجرت نگاه کنیم میتواند فرایندی مثبت و روبه رو به جلو در زندگی افراد باشد.
جنبههای منفی مهاجرت
کارشناسان برنامه بر این نکته نیز توافق داشتند که مهمترین چالش و جنبۀ منفی مهاجرت آن است که فرد بدون در نظر گرفتن تمامی جوانب و آگاهی و آمادگی برای مهاجرت تصمیمگیری کند، اما به طور کلی دکتر سلیقهراد با توجه به تجارب خود از مهاجرت معتقد بودند اگرچه تفاوتهای فرهنگی، زبانی و فردی میتواند چالشهای مهاجرت را برای افراد کمرنگ یا پررنگ کند، اما امروزه کشورهای مقصد برای کاهش تأثیرگذاری این عوامل برای افراد مهاجرت کرده برنامهریزی ویژه دارند.
جامعه گرفتار تعادلی از جنس عدم انرژی و تمایل برای تغییر
دکتر ولیزاده با نگاهی تاریخی به موقعیت و جایگاه دانشمندان، از دست رفتن مرجعیت این قشر در شرایط به وجود آمده را مؤثر دانستند، در حالی که در تاریخ ما شواهدی وجود دارد که دانشمندان مستقیماً با مراتب بالای نظام سیاسی در ارتباط بودهاند و حتی فرصت به چالش کشیدن آنها را داشتهاند.
دکتر سلیقهراد یکی از دلایل تمایل نخبگان به مهاجرت را نبود زیرساخت مناسب برای فعالیت آنها در داخل عنوان کردند و آن را ناشی از «تعادل هورمونی» جمعی جامعۀ ایرانی دانستند که به جای فعالیتهای پر انرژی مانند تولید دانش، به فعالیتهای کمانرژی مانند واسطهگری که منشعب از نبود دانش و دروغ است، تمایل دارد. از نظر ایشان تا زمانی که این تعادل شکسته نشود نمیتوانیم عمل نخبگانی را که هزینۀ آن صرف انرژی اجتماعی بالاست، انتظار داشته باشیم و در نتیجه این امر منجر به مهاجرت نخبگان میشود. امروزه جامعۀ ما به تعادلی رسیدهاست که رفتارها از جنس عجله، تودهای، تقلیدی و زودبازده است. به همین دلیل جامعۀ ما خلاقیت را دفع میکند و تغییر این وضعیت فرایندی است که در تمامی سطوح به نسبت اثرگذاری اجتماعی باید اتفاق افتد. پیشرفت در نقطهای رخ میدهد که جمعی فرهیخته و متضاد با یکدیگر بتوانند گفتگو کنند. پیشرفت با خرق عادت و عبور ازاین ثبات هورمونی با سطح انرژی پایین میسر است.