چه خجسته بزمی است، بزم کتابخوانی مجازی
محسن حاجی زینالعابدینی (عضو هیات علمی گروه علم ا طلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی؛ رئیس اداره کتابخانههای دانشگاه؛ رایانامه: zabdini@gmail.com)
انسان محتاج گفتگو است و یکی از بهترین اقناعکنندههای این نیاز، گفت و شنود در مورد کتابهاست. آدمی وقتی زیبایی و هیجان می بیند، از آن لذت می برد و اگر مقدار این لذت زیاد باشد، تا به فرد دیگری نگوید، آرام نمی گیرد و گویی آن لذت به کمال نرسیده است. به همین دلیل است که انواع روشهای جار زدن (اشتراک گذاری) و ثبت و ضبط رخدادها را اختراع کرده است. اگر دسترسی حضوری و لحظه ای به افراد داشته باشد همان دم احساس و نظرش را به آنها منتقل می کند و اگر کسی در دایره حضور او نباشد، سعی می کند به هر طریقی که شده این احساس متورم شده را به افرادی که فکر می کند با آنها هم احساس است، منتقل نماید. دوربین عکاسی، ضبط صوت، بوم نقاشی، خط، کتاب و شبکه های اجتماعی. همه احساسات ثبت و ضبط شده را در دوره های مختلف در قالبهای متنوعی ارائه کرده و آنچه اکنون و در عصر ما، از همه پیشتر و بُرنده تر است، شبکه های اجتماعی است. در شبکه های اجتماعی آدمها فرصت یافته اند که هر آنچه از نیک و بد، دلشان را بُرده، یا احساسشان را به قلیان واداشته است را به همگان عرضه کنند. این رفتار انسانی در نظریه استفاده و خشنودی (UGT/Uses and gratifications theory)، صورت بندی علمی به خود گرفته است. این نظریه یک رویکرد مخاطب محور برای درک ارتباطات جمعی ارائه می کند و با دور شدن از نظریه های دیگر تأثیر رسانه ها که «رسانه ها با مردم چه می کنند؟»، نظریه استفاده و خشنودی بر «مردم با رسانه چه کار می کنند؟» متمرکز است. یعنی اینکه مردم رسانه را به تسخیر در می آورند تا آنچه ذهنش و دلشان را در بر گرفته، با اشتراک گذاری، تلطیف کنند.
شبکه های اجتماعی تقسیم بندی های مختلفی دارند که شبکه های اجتماعی عمومی و موضوعی یکی از این دسته بندیهاست. شبکه های اجتماعی عمومی مثل فیس بوک، اینستاگرام و ... برای همه موضوعات هستند و محوریتی ویژه ای ندارند. اما شبکه های اجتماعی موضوعی، حول محور موضوعی ویژه ای شکل گرفته و تلاش دارند تا در همان محدوده فعالیت کنند. یکی از شبکه های اجتماعی موضوعی مهم، "شبکههای اجتماعی کتاب" هستند. شبکه های کتابخوانی تخصصی در حوزه کتاب، مطالبی در مورد معرفی کتابها، گفتگو در مورد آنها، نقد کتاب، بریده هایی از کتاب، برداشتهایی که از یک کتاب شده، دوست یابی در مورد کتاب، فعالیتهای هنری مرتبط با یک کتاب و هر آنچه در حول محور یک کتاب به طور کلی و یک کتاب خاص به طور ویژه می شود ارائه کرد را به اشتراک می گذارند. در این شبکه ها، افراد علاقه مند دور هم جمع می شوند و در فضای مجازی علائق و تجربیات خودشان را با دیگران در میان می گذارند و نظر می دهند و نظر می ستانند.
شبکه های کتابخوانی و کتاب بازی زیادی در سطح جهان فعال هستند مانند: گودریدز، بوک کراسینگ، لیبراری تینگ، شلفاری، آنوبی، لیتسی، بوکموچ، بوکشیپ، بوکسلف، زوستر و بسیاری شبکه های اجتماعی کتاب محور دیگر. در داخل کشور هم برنامه های مانند بهخوان، کتابگردی طاقچه، کتابخوان، کتابکوله، کتاب من و برخی برنامه های دیگر به عنوان شبکه های اجتماعی کتاب فعالیت هستند.
در شبکه های اجتماعی کتاب، افراد مختلف از سراسر دنیا گرد هم می آیند که در مورد این نادره بشری یعنی کتاب حرف بزنند. آنهایی که کتاب را با عشق می خوانند و دنیای سحرآمیز واژه ها، رعشه ای در فکر و بنیادهای رفتاری آنها ایجاد می کند یا تَرَکی در تعصبات و اندیشه هایشان می اندازد، اشتیاق می یابند که دردمندی، شوق، شعف، ترس، یاس، یا زندگی بخشی ناشی از کتاب را با دیگران در میان بگذارند. دیدن آدمهای هم احساس، همدرد، هم دغدغه در شبکه ای که محوریت آن کتاب است، برای هر کسی لذت بخش است و آن احساس تنهایی ازلی بشر را تلطیف می کند. این حالت در نظریه همگرایی نمادین (Symbolicconvergence theory “SCT”) تبلور علمی پیدا می کند، آنجا که می گوید برگزاری تخیلات مشترک بهطور کلی مجموعه افراد را به گروههای منسجم تبدیل میکند.
فرجام سخن
امروزه از بودن و فعالیت در شبکه های اجتماعی ناگزیریم. چرا که بخش عمده ای از اطلاعات مورد نیاز روزمره یا ارتباطات اجتماعی در بستر این شبکه ها جریان دارد. شبکه های اجتماعی اگرچه ممکن است وقت زیادی را به خود اختصاص دهند و اختلالات کاری و ذهنی را باعث شده و در موارد وابستگی شدید، رفتارهای اعتیادگونه را باعث شوند. اما مثل هر پدیده بشری دیگری، اگر آگاهانه مورد استفاده قرار گرفته و مدیریت و زمان بندی خوبی در مورد آنها اعمال شود، می توانند مفید و آگاهی بخش باشند. حالا که ما گرفتار در چنبره شبکه های اجتماعی و ابزارهای همراه و دنیای مجازی شده ایم، چه خوب است که در حوزه ای مفید برای جسم و روح، وقت بگذرانیم. مطمئنا، وقت گذرانی با محوریت کتاب در فضای مجازی، آن پشیمانی ناشی از وقت تلف کنی بیهوده در شبکه های اجتماعی را ندارد. اگر هیچ فایده ای از چرخ زنی در شبکه های کتاب به دست نیاوریم، مشمول مفهوم "ناکتابخانه" خواهیم شد. ژاپنیها برای این نوع کتابها از واژه «تسون دوکو» استفاده میکنند که درست به عادت تلنبار کردن کتاب بدون خواندن آنها اشاره دارد. ژاپنیها با همین واژه تکلیف خود را با آن احساس گناه ناشی از نخواندن مشخص کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که این کتابها را شاید هرگز نخوانیم، اما این نگهداشتن و نخواندن هم خودش یک کار جدی است که ارزشی کمتر از خواندن ندارد. تسوندوکو نقش مهم این کتابها را برجسته میکند؛
در ادبیات غرب، بر اساس برداشتی از همین مفهوم ژاپنی تسوندوکو، به تازگی مفهوم antilibrary برای ارجاع به این مجموعه کتابها به کار گرفته میشود. اگر بخواهیم ترجمه همین واژه را به کار بگیریم، به نظر میرسد «ناکتابخانه» معادل بهتری از ترجمه تحتالفظی این واژه «ضدکتابخانه» باشد. نیکولاس نسیم طالب، نویسنده و پژوهشگر مشهور لبنانی – امریکایی در کتاب قوی سیاه در توصیف رابطه خاص میان امبرتو اکو و کتابهایش از این واژه استفاده کرده است.
ناگفته نماند که اثر "ناکتابخانهای" کم فروغ ترین ارزش وقت گذرانی در شبکه های اجتماعی کتاب را می رساند که می خواهیم خیالتان را راحت کنیم که اگر هیچ دستاوردی هم نداشته باشید در دایره آن قرار می گیرید که حداقل فایده را می رساند. اما مطمئنا آدم کتابخوانی که به سراغ شبکه کتاب می رود، آنقدر به وجد می آید که از کتاب و تجربه بی نظیر و منحصر به فرد اوقاتی که با اندیشه ها و کلمات نویسنده گذرانده بنویسد و در مقابل از رویکرد و زاویه نگاه دیگرانی که تجربه مشترک خواندن را داشته اند بهره مند شود.
بیایید با هم عهد ببندیم که در کنار همه شبکه های اجتماعی که ما را در خود فرو بلعیده اند، دست کم در یکی از شبکه های اجتماعی کتاب، عضو شویم یا اینکه آنها را بشناسیم و به دیگران هم معرفی کنیم تا شاید روزی برای کسی روزنه ای از آگاهی و تفکر نقاد از پنجره زیبا و روشن کتاب را باز بگشاییم.